طناب کشی
- نام بازی: طناب کشی
- نام محلی: ایپ چکدی
- اهداف کلی: رشد اجتماعی کودک، پرورش ماهیچه ها، افزایش نیروی استقامت
- اهداف جزئی: ایجاد زمینه برای تلاش و رقابت سالم
- تعداد بازیکن: ۶ الی ۸ نفر
- سن بازیکنان: ۷ الی ۱۳ ساله
- ابزار لازم: یک رشته طناب به طول ۳ متر و یک قطعه گچ
- محوطه بازی: هوای آزاد
شرح بازی:
در این بازی کودکان هم سن و سال، به دو گروه مساوی تقسیم می شوند و به صورت دو گروه ستونی روبروی هم قرار می گیرند (بهتر است نفرات اول قدری قوی تر باشند)
خط وسط به وسیله ی گچ مشخص می شود.
دو گروه از طناب می گیرند و با سوت مربی یا معلم ورزش شروع به کشیدن طناب به طرف خود می کنند.
در این بازی گروهی برنده می باشد که طناب را آنقدر کشیده باشند که نفر اول گروه مقابل، از خط وسط گذشته باشد.
- نکات:
- این بازی به شکل دیگری که فقط نیم متر طناب لازم است و فقط نفرات اول از آن می گیرند و می کشند و بقیه بازیکنان هر گروه ، پشتا پشت، از کمر یکدیگر می گیرند اجرا می گردد.
- این بازی فعلاً در اکثر مدارس ایران در ساعات ورزش و زنگ تفریح انجام می پذیرد.
- نتیجه بازی: در این بازی افراد گروه به دنبال کسب موفقیت همکاری و همیاری بیشتری از خود نشان می دهند که در رشد شخصیت کودک مؤثر می باشد. این بازی پایداری و استقامت کودکان را در برابر ناملایمات زندگی آینده افزایش می دهد.
وسطی
- نام بازی: وسطی
- نام محلی: آراداووردی
- اهداف کلی: ایثار و از خود گذشتگی، دقت در سرعت عمل، هوشیاری و همیاری، تقویت روحیه تعاون
- اهداف جزیی: انعطاف پذیری بدن، ایجاد هماهنگی بین اعضا و اعصاب و دقت در نشانه گیری
- تعداد بازیکن: ۸ الی ۴۰ نفر
- سن بازیکنان: ۹ الی ۱۵ ساله
- ابزار لازم: یک توپ
- محوطه بازی: ۱۵ × ۱۰ متر
شرح بازی: بازیکنان یا دانش آموزان به دو گروه مساوی تقسیم می شوند و به قید قرعه یا شیر و خط یکی از گروه ها در وسط محوطه بازی می ماند و گروه دیگر، در دو قسمت، به طرفین عرضی محوطه ی بازی روانه می شوند.
شروع بازی با پرتاب توپ به وسیله یکی از بازیکنان گروه کناری آغاز می شود. گروه کناری سعی بر این دادر که با نشانه رفتن و زدن افراد گروه وسطی باعث سوختن و اخراج آنها بشوند.
و تلاش گروه داخلی هم بر این است که با حرکات سریع از اصابت توپ در امان بمانند و چنانچه اگر یار سوخته داشته باشند با ایثار و گرفتن توپ در فضا، که یک امتیاز محسوب می شود، او را به بازی برگردانند.
حال، شاید به این مرحله از بازی رسیده باشیم که تنها یک نفر از گروه وسطی، در داخل میدان بازی باشد که اگر تا ۱۰ شماره پرتاب نتوانند او را هدف گیری بکنند و بزنند، تمامی یاران سوخته ی گروهش را احیا کرده، و همگی در وسط میدان باقی مانده و بازی را ادامه خواهند داد.
گاهاً با در نظر گرفتن موقعیت وسطی ها، به جای نشانه گیری و زدن حریف وسطی، توپ را برای فریب و شیرینکاری هم که شده به دوستان مقابل پاسکاری می کنند تا آنها حسابشان را برسند.
اما مقررات بازی:
۱- اگر تمامی بازیکنان وسطی در محدوده ی میدان باشند، هر توپ گرفته شده به عنوان یک امتیاز ذخیره ی ضد اخراجی محسوب می شود و اخراجی و اخراج ها را به تأخیر می اندازد.
۲- گرفتن توپ پس از برخورد با زمین موجب سوختن بازیکن است.
- نکات:
- ۱- گونه دیگری از این بازی به وسطی دایره ای موسوم است با این تفاوت که زمین بازی به شکل دایره است که بازیکنان وسطی در داخل آن و گروه کناری در روی محیط آن با فاصله های مساوی قرار می گیرند.با شروع بازی مربی یا معلم ورزش با ساعت وقت گرفته و بازیکنان کناره نفرات گروه وسطی را نشانه می گیرند تا اینکه همه از زمین بازی اخراج شوند.در دور بعدی جای دو گروه عوض می شود و باز با شروع بازی مربی یا معلم ورزش با ساعت وقت می گیرد.برنده گروهی است که در مدت زمان کوتاهی، بازیکنان گروه وسطی را زده و بازی را زودتر تمام کرده باشند.
- ۲- بهتر است ابعاد زمین بازی با سن و سال بازیکنان مناسب داشته باشد (طوری نباشد که توپ پرتاب شده به سوی میدان نرسد و بالعکس)
- نتیجه بازی: در این بازی بازیکن با گرفتن توپ در هوا و احیای یار سوخته روحیه ایثار خود را، و با نشانه گرفتن و پرتاب توپ به سوی حریف وسطی و فرار از مقابل توپ ها، دقت و سرعت انجام عمل ها و عکس العمل ها را تقویت کرده و با پاسکاری است که کودک برای همکاری های زندگی فردا آماده می شود.
الک دولک
- نام بازی: الک دولک
- نام محلی: پیل دسته (چیلمک آغاج)
- اهداف کلی: دقت نگاه، تمرکز حواس، ایجاد حس تعاون، ورزیدگی اندامها
- اهداف جزئی: ایجاد هماهنگی بین اعصاب و اعضا بدن و انبساط شش ها
- تعداد بازیکن: حداکثر ۱۲ نفر
- سن بازیکنان: ۱۰ سال به بالا
- ابزار لازم: دو عدد چوب گرد به قطر ۳ و طولهای ۷۰ و ۱۵ سانتی متر
- محوطه بازی: هوای آزاد
شرح بازی:
بازیکنان به دو گروه تقسیم و به قید قرعه، یکی از گروهها، بازی را شروع می کند یعنی: چوب کوچک (پیل) را روی یک چاله ی کوچک یا وسط دو عدد آجر قرار داده و با سر چوب بزرگ (دسته) که در زیر آن قرار داده، با قدرت به طرف نفرات گروه حریف که در محوطه هستند پرتاب می کند. اگر پیل در هوا گرفته شود، پرتاب کننده اخراج می شود، وگرنه بایستی آن را از روی زمین بردارند و به طرف چاله (یا آجرها) بیندازند. و بازیکن دسته به دست، با تمرکز حواس، آن را در دست می گرداند تا پیلی را که به طرف چاله اش می آید با ضربه دورش سازد، اگر نتواند و فاصله ی پیل با چاله کمتر از قد دسته باشد باز سوخته است و اگر توانسته باشد که با ضربه دورش سازد، فاصله را، از چاله با طول دسته می شمارند. یک، دو، سه،…
دوباره ارسال پیل و دریافت پیل و شمارش فاصله با دسته تا به حدّ نصاب برسند وگرنه، همه آنها این کار را به نوبت انجام می دهند تا برسند، بدیهی است چنانچه اگر نتوانسته باشند، بازی را به گروه حریف واگذار می کنند.
اگر به حدّ نصاب (مثلاً ۵۰) رسیدند، یکی یکی پیل را با سر دسته به مشابه توپ پینگ پنگ و راکت ضربه های کوچک و یکنواخت (چله) می زنند و می شمارند. بعد هر کدام، به تعداد چله، پیل را با ضربه ی سنگین دسته، به طرف جلو می زند و هر پیلی که در هوا گرفته شود، گیرنده آن را به طرف مبدأ پرتاب می کند، تا اینکه تمامی نفرات گروه دسته به دست به تعداد چله هایش بر پیل نواخته باشند.
طول مسیر (آخرین محلی که پیل می افتد تا محل چاله)، توسط نفرات گروه حریف یک پس از دیگری، به عنوان جریمه با دویدن طی می شود. به طوری که با عبارت (آنا، داشقا، زنبیل، سونبول، او… ) شروع شده باشد و صدای (او…) به صورت کشیده تا لحظه ی نفس کشیدن ادامه یابد. (یعنی هرکجا صدای بازیکنی قطع شد، یکی از دوستان دنباله ی مسیر را با صدای (او…) می دود اگر در انجام این موارد موفق شدند،در دور بعدی کنترل بازی را در دست می گیرند و با دسته کار می کنند و اگر نتوانند، باز در وسط محوطه بازی کرده، پیل را تعقیب می کنند.
- نکات: این بازی شاید با اندک تفاوتهایی در مناطق و محله های مختلف به اجرا درآید.
- نتیجه بازی: کودک با انجام این بازی با اکتساب نتایج مثبتی از قبیل آنچه در اهداف آمده است مفاهیم احتیاط، خطر و گریز از آن را بهتر می آموزد و در زندگی به کار می بندد.
کودک تا خطر را حس نکند، فرار از آن را نمی آموزد.
بازی قایم موشک
- نام بازی: قایم موشک
- نام محلی: گیزلَن پاچ
- اهداف کلی: پرورش اعتماد به نفس در نزد کودکان به هنگام تنهایی، زایل کردن ترس تاریکی و تقویت جسمانی
- اهداف جزئی: پرورش هوش، قدرت تصمیم گیری و خوب نگریستن
- تعداد بازیکن: ۵ الی ۱۰ نفر
- سن بازیکنان: ۶ الی ۱۴ ساله
- ابزار لازم: ندارد
- محوطه بازی: مکانی مانند باغ یا کوچه
شرح بازی:
بچه های داوطلب بازی، ترجیحاً در تاریکی عصر، در محوطه ای که دارای کمینگاه و درخت و کنج و غیره جهت قایم شدن باشد، دور هم جمع شده و به قید قرعه مانند پشک انداختن و یا شیر و خط، یکی را به عنوان گرگ انتخاب می کنند.
گرگ در محلی موسوم به (هوا) که می تواند تیرچه، درخت یا دیوار باشد پشت به بچه ها ایستاده و چشمهایش را می بندد و با کف دست روی آنها را می گیرد تا جایی را نبیند و بنابر قرار داد، از ۱ تا ۲۰ یا …، ۴۰ می شمارد تا سایر بازیکنان در این فرصت برای خود مخفیگاهی پیدا کنند.
بعد می گوید: قایم شدین؟ بیام یا نه؟ چنانچه اگر جوابی نشنید، به این مفهوم است که همه قایم شده اند و شروع به جستجوی آنها می کند و هر کدام را که پیدا کند و یا از دور ببیند، اعلام کرده، سریعاً به محل (هوا) برمی گردد و دستش را بر آن می زند و لفظ سُک سُک یا (اصطلاح غلط آن سَک سَک) را بر زبان می آورد.
لازم به ذکر است، موقعی که گرگ، به جستجوی سایرین مشغول است، بازیکنی که سُک سُک شده و یا سک سک کرده، می تواند دوستانش را با رمز و ایما از موقعیت مکانی گرگ باخبر کند. بدین صورت که می گوید: سیب گفتم بیا، بِه گفتم نیا (آلما دِسم گل، هِیوا دسم گَلمَه). بعد بر حسب موقعیت می گوید: آلما آلما آلما … و یا هیوا …
در خاتمه آنان که برنده شده اند، هیچ! و اما بازنده ها، پنهانی اسم مستعاری مانند انواع میوه ها و حیوانات و غیره مانند کبوتر، گنجشک، قناری برای خود می گزینند تا گرگ یکی را انتخاب کند مثلاً کبوتر، که گرگ دور بعدی بازی، اوست.
و چنانچه اگر هیچ بازنده ای نباشد و به قولی نتوانسته باشد کسی را سک سک کند باز خود گرگ بوده و چشم خود را با کف دست پوشانده، بازی از نو شروع خواهد شد. در این بازی هر کدام بیش از سه نوبت گرگ شده باشد، سوخته و به کلی از دور بازی کنار می رود.
- نکات:
- در بعضی مناطق به جای شمارش ۱ و ۲ و ۳ و … گفتن عبارت: (ده، بیست، سی، …، صد، حالا که رسید به صد تا، دستمال آبی وردار، دار دار خبر دار، ماشین آقا نگهدار) رواج دارد.
- سک سک و یا در زبان آذری، شُعبَه به معنای صفیر زدن و سوت کشیدن و اعلام خبر کردن است.
- این بازی نام مخصوص به منطقه ی خود را دارد به طور مثال، در تهران: قایم موشک، اصفهان: قایم شدنک، مازندران: چش بتیکا، شوشتر: سرمامک … و بالاخره آذربایجان: گیزلن پاچ می نامند. قدیمی ترین نام این بازی سَرمامک است که قدمت هفتصد ساله دارد.
- در بعضی مناطق این بازی توسط بزرگسالان نیز اجرا می شود.
- نتیجه بازی: کودک با اجرای این بازی، ضمن بهره برداری بیشتر از زمان برای درک مسایل و مفاهیم زندگی مانند تدبیر و تصمیم گیری، استفاده ی مناسب از فرصت ها و کمک به آشنایان در مواقع اضطراری را یاد می گیرد.
این بازی چون یک بازی عصرانه یا شبانه است، حس ترس از تاریکی را از بین می برد.
دریا و ماهی
- نام بازی: دریا و ماهی
- نام محلی: دریا و ماهی
- اهداف کلی: چابکی و چالاکی و سرعت در انجام عمل ها و عکس العمل ها
- اهداف جزئی: تقویت نیروی جسمانی
- تعداد بازیکن: ۲۱ نفر
- سن بازیکنان: ۱۰ الی ۱۵ ساله
- ابزار لازم: ندارد
- محوطه بازی: یک زمین مربع شکل به ابعاد تقریبی ۲۰ × ۲۰ متر
شرح بازی:
اولاً یک نفر که بایستی از لحاظ سنی و اندام بالاتر از بقیه باشد به عنوان کوسه ماهی انتخاب می گردد و در وسط زمین بازی مربع شکل مستقر می شود.
سپس بقیه ی بازیکنان (۲۰ نفر) به چهار دسته ی پنج نفری تقسیم و در چهار گوشه ی زمین مربع شکل قرار می گیرند.
زمین بازی به عنوان دریا و اعضاء هر گوشه یا هر گروه نقش ماهی ها را بازی می کنند که هر کدام از گروهها اسمی برای خود دارند.
قزل آلا ، کفال ، آزاد ، سفید و …
کوسه ماهی در وسط دریا راه می رود و اسم هر گروهی را بر زبان می آورد (مثلاً ماهی سفید) ماهی های سفید در وسط زمین بازی یا همان دریا ، به کوسه ماهی می پیوندند.
کوسه ماهی در حالی که روی پنجه ها راه می رود و تمام بن خود را بالا می کشد می گوید : دریا آرام است! ماهی ها توأم با تقلید حرکات او می گویند : دریا آرام است.
کوسه ماهی با همان حالت : دریا طوفانی است.
ماهی ها باز با همان حالت : دریا طوفانی است.
ناگهان کوسه ماهی با صدای بلند فریاد می زند: مدّ آمد ، مدّ آمد. با شنیدن این کلمه بچه ها یا ماهی های همان گروه با حرکتی سریع خود را به گوشه یا پناهگاهی که متعلق به خودشان است می رسانند و کوسه ماهی نیز سعی بر این دارد که آنها را از پشت بزند و ماهی ها نیز تلاش می کنند که او را با جای خالی دادن بفریبند و گرفتارش نشوند.
ماهی هایی که توسط کوسه ماهی لمس و یا گرفتار شده اند، کنار می ایستند و وقتی با همه ی گروهها این بازی تکرار شد، ماهی های کنار گذاشته شده از همه ی گروه ها، در شروع دور دوم بازی به کوسه ماهی می پیوندند و با او همکاری می کنند تا ماهی های بیشتری را گرفتار کنند.
در پایان دور سوم و یا چهارم، گروهی که افراد بیشتری از آنها باقی مانده باشد، برنده محسوب می گردد.
- نتیجه بازی: با انجام این بازی، چون بچه ها در موقعیت های متفاوتی قرار می گیرند و مبادرت به انجام حرکات مختلف بدنی می کنند، روحیه ی اجتماعی بودن و قدرت تجسم و اجرای حرکات تقلیدی را بالا می برند.
بشین و پاشو
- نام بازی : بشین و پاشو
- نام محلی : بشین و پاشو
- اهداف کلی: تقویت عضلات پا
- اهداف جزئی: تمرکز حواس و بهبود سرعت عمل ها
- تعداد بازیکن: به تعداد افراد داوطلب
- سن بازیکنان: ۶ الی ۱۳ ساله
- ابزار لازم: ندارد
- محوطه بازی: ۱۰ × ۱۰ متر
شرح بازی:
بازیکنان در محوطه نزدیک به هم می ایستند.
مربی کلماتی مانند : بشین ، پاشو ، نشین ، پانشو را ادا می کند و آنها موظف به اجراءِ حرکات مربوطه هستند .
تأخیر و اشتباه در اجراء به منزله ی خطاست و بازیکن خاطی خود به خود از بازی خارج می شود . لازم به ذکر است که لفظ « نشین » مفهوم « پاشو یا ایستاده بمان » را و لفظ « پا نشو » مفهوم « بشین یا نشسته بمان » را می رساند.
- نتیجه بازی: هماهنگی و تطبیق رفتاری را با یک گروه اجتماعی ایجاد نموده و کودک با انجام این گونه بازیها همیشه سعی در تقلیل خطاها دارد.
بازی با اعداد
- نام بازی: بازی با اعداد
- نام محلی: بازی با اعداد
- اهداف کلی: ایجاد انگیزه برای یادگیری اعداد و تمرکز حواس
- اهداف جزئی: رقابت سالم و سازنده
- تعداد بازیکن: ۱۰ نفر
- سن بازیکنان: ۸ الی ۱۰ ساله
- ابزار لازم: ندارد
- محوطه بازی: یک کلاس یا یک اتاق
شرح بازی:
- نتیجه بازی: با اجرای این بازی ، قدرت بیان و حافظه ی کودکان بالا رفته و سبب رشد ذهنی و تمرکز حواس آنها می شود و چون یک بازی دسته جمعی است ، موجب ایجاد روحیه جمع گرایی ، رفاقت ، رقابت سالم و نهایتاً تکوین شخصیت اجتماعی او می گردد.
جهت یابی
- نام بازی: جهت یابی
- نام محلی: جهت یابی
- اهداف کلی: پرورش روحیه صداقت و راستگویی، آموزش رعایت مقررات و بهبود عمل ها و عکس العمل ها
- اهداف جزئی: آشنایی با جهات جلو، عقب، چپ، راست و کنترل تعادلی بدن
- تعداد بازیکن: ۱۰ الی ۴۰ نفر
- سن بازیکنان: ۹ الی ۱۳ ساله
- ابزار لازم: ندارد
- محوطه بازی: حداقل ۱۵ × ۱۰ متر، ترجیحاً حیاط مدرسه
شرح بازی:
معلم یا مربی بازیکنان را به صورت پراکنده در حیاط مدرسه یا محوطه ی بازی آرایش می دهد به طوری که نسبت به تمامی آنها دید کافی داشته باشد.
آنگاه قوانین و مقررات بازی را که نوعی دویدن گروهی است به آنها شرح داده و می خواهد که هر کدام نتوانست مرحله ای از بازی را به جای آورد خودشان را کنار بکشند.
حال مربی در حالی که در مقابل آنها این سوی و آن سوی در حرکت است بازیکنان را متوجه می سازد که فقط در امتداد اشاره ی دست بدوند.
بازیکنان بایستی توجه داشته باشند که جهت اشاره ی دست ملاک است و نباید جهت حرکت مربی آنها را فریب دهد و اشتباه کنند و اخراج شوند.
سپس برای تنوع و شیرینی بازی، مربی از بچه ها می خواهد که در خلاف جهت اشاره ی دست بدوند.
بازی همچنان ادامه می یابد تا با برکناری یکایک آنها، نفر نهایی بازی می تواند از نو شروع شود.
این بازی چون با سرعت عمل انجام می گیرد، بازیکنان اخراجی مدت زمان زیادی را از بازی دور نخواهند بود…
- نتیجه بازی: به طور کلّی این بازی حسّ کنجکاوی کودک را بعد از اخراج برمی انگیزد تا قوّه ی ابتکارش را تحریک کند. در این بازی، بازیکن سعی دارد که قدرت مقاومت خود را در برابر مشکلات بالا ببرد که اعتماد به نفس را به دنبال خواهد داشت.
در آنجا چون مربی از بازیکنان می خواهد که به محض خطا، خودشان کنار بکشند و با انجام این عمل، از سوی مربی یا معلم تمجید می شوند، بچه ها به صداقت و راستگویی علاقمند می گردند.
و چون هر لحظه امکان اینکه با تغییر جهت اشاره ی دست از سوی مربی، تغییر مسیر حرکت بدهند سرعت بیشتری را می طلبد و در نتیجه در انجام عمل ها و عکس العمل ها بهبود حاصل می شود.
تور ماهیگیری
- نام بازی: تور ماهیگیری
- نام محلی: تور ماهیگیری
- اهداف کلی: پرورش دقت، هوشیاری، مدیریت و تقویت عضلات کتف و بازو
- اهداف جزئی: چابکی و چالاکی
- تعداد بازیکن: ۲۰ الی ۴۰ نفر
- سن بازیکنان: ۷ الی ۱۴ ساله
- ابزار لازم: ندارد
- محوطه بازی: محدوده ای به ابعاد ۲۰ × ۲۵ متر یا بیشتر که بستگی به تعداد بازیکنان دارد.
شرح بازی:
بچه های داوطلب بازی، در محوطه گرد هم آمده و یکی را به عنوان ماهیگیر که مدیریت و رهبری بازی را در طول بازی به عهده دارد، انتخاب می کنند و سپس همگی در محدوده ای که به نام دریا خط کشی کرده اند، همچون ماهی، پراکنده می شوند.
پس از اعلام شروع بازی، توسط مربی، ماهیگیر به تعقیب آنها پرداخته و با سعی و کوشش، یکی از آنها را به دست لمس می کند، وی به ماهیگیر پیوسته و این بار دست در دست هم، ۲ نفری به صید ماهی می پردازند تا اینکه بالاخره، با دستهای کناری که آزاد هستند، یکی دیگر را لمس می کنند. ۳ نفر که شدند، باز دست در دست هم، ۲ نفر کناری با دستهای آزاد به صید ماهی پرداخته، بازی را دنبال می کنند.
با هر صید، از تعداد ماهی ها کاسته و بر طول تور ماهیگیری افزوده می شود، همکاری و هماهنگی، بایستی به حدی باشد که تور از هم پاره نشود و با سرعت بیشتری ماهی بگیرند و در این میان، وقتی ماهی ها احساس خطر می کنند، می توانند از لابلای بچه ها یعنی فضای خالی بین دستهایشان عبور کرده و در پشت تور قرار بگیرند.
در جریان بازی، بچه های زیرک و باهوش، همیشه در پشت تور ظاهر می شوند.
- نتیجه بازی: کودکان با اجرای این بازی، ضمن دستیابی آنچه در اهداف آمده است، راههای گریز از خطر و حفظ جان را می آموزند.
شهر شهر
- نام بازی: شهر، شهر
- نام محلی: شهر، شهر
- اهداف کلی: پرورش قدرت حافظه، سرعت در انجام عکس العمل ها
- اهداف جزئی: دقت و هوشیاری در گفت و شنود
- تعداد بازیکن: دانش آموزان یک کلاس (حداقل ۱۰ نفر)
- سن بازیکنان: ۷ الی ۱۲ ساله
- ابزار لازم: گچ و تخته سیاه و پاک کن
- محوطه بازی: کلاس درس
شرح بازی:
مربی برای هریک از دانش آموزان، نام شهری را انتخاب می کند و این اسامی توسط یکی از آنها روی تخته سیاه نوشته می شود. اکنون همه، نام شهری خود را می دانند. مربی شروع بازی را توسط یکی از بچه ها (مثلاً: تهران) اعلام می کند، او بایستی مقصد را در نظر بگیرد (مثلاً اصفهان) و این جمله را ادا کند، تهران میره اصفهان!
دانش آموزی که نام او اصفهان است، بلافاصله بدون مکث و اشتباه، شهری را به عنوان مقصد در نظر گرفته (مثلاً تبریز) می گوید: اصفهان میره تبریز … تبریز میره آبادان … آبادان میره چاه بهار … و …
هر یک از آنها اشتباه و یا مکث کند سوخته و از دور بازی خارج می شود و نام شهری او نیز از تخته سیاه پاک می شود، تا سایرین متوجه، و آن را به عنوان مقصد بر زبان نیاورند که باعث سوختن آنها خواهد شد. دوباره با اشاره ی مربی یکی از دانش آموزان، بازی را از نو آغاز می کند.
- نکات:
- این بازی به شکل مشابهی در کلاس درس قابل اجراست، ابتدا از شماره ۱ الی … برابر تعداد دانش آموزان روی تخته سیاه نوشته می شود و بچه ها نیز از ۱ الی … نامگذاری می شوند.دو نفر از آنها به جای شماره، با عنوان های حسن و حسین، در پای تخته سیاه ایستاده، عنوان خود را می نویسند. بازی را همیشه حسن شروع می کند. مثلاً: حسن میگه حسین … حسین میگه ۲۹ … ۲۹ میگه ۱۲ … ۱۲ و یا شاید حسن و شاید هم حسین …باز، هر یک مکث و یا اشباه کند، سوخته و از دور بازی خارج می شود. ضمناً هر کدام بتواند باعث سوختن حسن و یا حسین شود پای تخته سیاه آمده، جای او را می گیرد و شماره ی قبلی خود را پاک می کند.این بازی به نام حسن و حسین مشهور است.
- بد نیست بدانیم که در این بازی، می توان از نام حیوانات، پایتخت ها و هر چیز دیگر استفاده کرد.
نتیجه بازی: کودک با اجرای این بازی کلاسی در فصل زمستان، بسیار لذت برده و ارقام اسامی حیوانات، شهرها و غیره را آموخته و بر حافظه اش می افزاید و در تحصیل و زندگی از آن بهره می برد.
ساعت
شرح بازی:
مربی با همکاری بچه ها، به وسیله ی نخ و گچ، یک دایره روی زمین رسم می کند و همچون ساعت، آن را با شماره های ۳ و ۶ و ۹ و ۱۲، آرایش می دهد، سپس بچه ها را در چهار دسته مساوی، در روبروی شماره ها، (مطابق شکل)، به صف می کند. به طوری که جهت آنها موافق حرکت عقربه های ساعت باشد، حال همه گوش به فرمان مربی آماده اند: یک ربع به جلو، یا نیم ساعت به جلو یا سه ربع به جلو و یا …
بچه ها سریعاً در صدد اجرای آن برمی آیند و یکسان و همگام به جلو حرکت می کنند و می ایستند. در این بازی مربی می تاند برای شیرین شدن بازی جهت را عوض کند و بگوید نیم ساعت به عقب، یا … که بچه ها بایستی یکسان و همگام به همان اندازه، عقب بکشند. حتی می تواند بگوید: سه ربع به جلو، یک ربع به عقب، و از این قبیل که بایستی به طور مثال، سه ربع به طرف جلو رفته و یک ربع عقب بکشند.
بدیهی است، هر گروه که به نحو مطلوب اجرای فرمان کند یک امتیاز کسب خواهد کرد. در ادامه بازی، هر دسته مجموع امتیازاتش را زودتر به حدّ تعیین شده برساند، برنده اعلام خواهد شد.
عمو زنجیرباف
شرح بازی:
ابتدا دو نفر که تقریباً از لحاظ نیروی جسمانی و قد و وزن یکسان و قدری بزرگتر از بقیه باشند انتخاب می شوند. یکی به عنوان سرگروه و دیگری عمو زنجیرباف.
این دو بازیکن به دو سر رشته و زنجیری که سایر بازیکنان با قلاب کردن دستهای یکدیگر درست کرده اند پیوسته و دایره وار کمانی را تشکیل می دهند.
ابتدا، سرگروه، عمو زنجیرباف را مورد خطاب قرار داده و سؤال و جوابهایی را به صورت شعر رد و بدل می کنند. البته در اینجا بقیه ی بچه ها سرگروه را همراهی می کنند.
زنجیر منو بافتی………؟
پشت کوه انداختی……..؟
ابا اومده………….!
نخود و کشمش….!
با صدای چی؟؟؟
میو، میو، میو، …بعله…؟
بعله…؟
بعله…؟
چی چی آورده…؟
نخود و کشمش….!
با صدای گربه!!!
تا عمو زنجیرباف نام حیوانی را بر زبان آورد، سرگروه همراه با سایر بازیکنان، صدای حیوان مورد نظر را درآورده و به راه می افتند و از زیر دستهای به هم داده ی عمو زنجیرباف و نفر دوم می گذرند، به جز همان نفر دوم که به صورت کت بسته، پشت به بچه ها قرار می گیرد.
سرگروه دوباره شعر را شروع می کند و عمو زنجیرباف با نام حیوانی آن را تمام می کند و آنها از زیر دست به هم داده ی نفری که کت بسته پشت به بچه ها ایستاده و نفر سوم عبور می کنند.
در نتیجه نفر سوم نیز دستهایش پیچ خورده و پشت به بچه ها قرار می گیرد. خلاصه این بازی را تا جایی انجام می دهند که همه ی بچه ها غیر از سرگروه و عمو زنجیرباف، کت بسته و پشت و رو شوند و یا به عبارتی زنجیر !! شوند.
در اینجا سرگروه و عمو زنجیرباف مکالمه می کنند.
زنجیر منو بافتی………؟
محکمه یا که شُله….؟بعله…؟
بعله…؟
بکش و ببین!!
حال سرگروه از یک طرف و عمو زنجیرباف از طرف دیگر، با کشیدن بچه ها سعی می کنند که زنجیر را پاره کنند اما بچه ها با محکم گرفتن دستهای یکدیگر مقاومت می کنند… تا اینکه بالاخره زنجیر از یک جایی پاره می شود. دو بازیکن که دستهایشان از یکدیگر باز شده جریمه می شوند و بایستی هر کاری که از سوی سایر بازیکنان به آنها محول می شود، انجام دهند. مثلاً یک دور حیاط مدرسه را بدوند.
لی لی
شرح بازی:
ابتدا دو بازیکن به عنوان سرگروه تعیین می شوند و سایر بازیکنان را به طور مساوی تقسیم می کنند. بعد به قید قرعه (مانند شیر و خط) گروهی داخل زمین بازی قرار می گیرند و گروه دیگر در بیرون زمین به عنوان مهاجم.
بازی بدین ترتیب آغاز می شود که به پیشنهاد سرگروه مهاجم، یکی از یاران با یک پا وارد زمین بازی می شود و به صورت لی لی به طرف بازیکنان داخل زمین حمله کرده و با دست آنها را لمس می کند که موجب سوختن و خارج شدن آنها از داخل زمین بازی می شود.
البته در این میان فردی که لی لی می رود سعی دارد با سرعت بیشتر و حفظ تعادل، وضیفه اش را انجام دهد و بازیکنان داخل زمین نیز سعی بر این دارند که با فرار کردن، از دسترس حریف مهاجم دور بمانند.
حال چنانچه اگر بازیکن مهاجم خسته شده و پای دیگرش را نیز روی زمین بگذارد خواهد سوخت. و بایستی نفر دیگری بنا به پیشنهاد سرگروه داخل زمین بیاید و رَوَند بازی را حفظ کند. این بازی تا لی لی رفتن آخرین نفر از گروه مهاجم ادامه می یابد چنانچه اگر توانسته باشند تمام بازیکنان داخل زمین را لمس کنند، در دور بعدی جای دو گروه عوض می شود و آنها داخل زمین قرار می گیرند و گرنه در دور بعدی نیز به عنوان گروه مهاجم بازی خواهند کرد.
هر برد یک امتیاز دارد و در آخر بازی، هر کدام از گروه ها بتواند امتیازات خود را به حد نصاب براسند برنده بازی اعلام می گردد.
مخفی کردن اشیا
شرح بازی:
ابتدا مربی یا معلم به عنوان داور، چیزی مانند پاک کن و یا چیزی را که بتوان پنهانش کرد، بچه ها نشان می دهد تا همه ببینند. سپس یکی از شاگردان، به عنوان جوینده انتخاب و به بیرون از کلاس می رود تا آن را مخفی کنند.
آنگاه وارد کلاس شده و اقدام به جستجو می کند. در این حال، داور ضمن نگاه کردن به ساعت با ایجاد صدای تق تق تق، با مداد (یا خودکار) روی میز، جوینده را به طرفش هدایت می کند بدین صورت که با نزدیک شدنش به پاک کن (یا شیء مخفی شده)، صدای تق تق شدیدتر شنیده می شود و هرچه از آن فاصله می گیرد، صدای آن آرام و آرام تر می شود. چنانچه اگر تا پایان وقت مقرره (مثلاً: ۵ دقیقه) جوینده بتواند آن را پیدا کند از سوی همکلاسی ها تشویق و در دور بعدی، نقش داور را بازی خواهد کرد و بدین ترتیب همه دانش آموزان، به نوبت بازی را انجام خواهند داد.
بدیهی است در لحظات جستجو، سایر همکلاسی ها نبایستی با اشاره، جوینده را ارهنمایی کنند وگرنه خود او و نفر جستجوگر، از اجرای بازی محروم خواهند شد.
هفت سنگ
شرح بازی:
افراد به دو گروه مساوی تقسیم شده و هر کدام یکی از بازیکنان خود را به عنوان سردسته و رهبر برمی گزینند. یک گروه در فاصله ی معینی از محل هفت سنگ، که روی هم چیده شده اند قرار می گیرند تا به نوبت با توپ تنیس سنگها را مورد هدف قرار داده و بزنند.
گروه دوم نیز در پشت هفت سنگ، منتظر نتیجه اند تا هرگاه توپ پرتاب شده توسط گروه اول به هفت سنگ برخورد نکرد، فوراً جایشان را با آن گروه عوض کنند. ولی اگر برخورد کرد و آرایش آنها را برهم زد، توپ را بردارند و با پاسکاری و هدف گیری سعی کنند نفرات گروه اول را با توپ بزنند که اگر اصابت کند، از دور بازی اخراج می شود.
و همچنین نفرات گروه اول در هر فرصتی که به دست آورند به سراغ سنگها می روند تا انها را روی هم بچینند و یک امتیاز بگیرند و مشخص است که برای انجام چنین کاری، یکی از دوستان بایستی خود را به خطر انداخته و یارش را در مقابل ضربات توپ پوشش دهد و چنانچه اگر باز هم مورد ضرب توپ قرار گرفت و از بازی اخراج شد، دیگری کار را به اتمام می رساند ولی اگر دیگر بازیکنی نمانده باشد، بازی تمام و در دور بعدی جای و نقش گروه ها عوض می شود.
در پایان، گروهی که زودتر ۷ امتیز را کسب نماید برنده است.
چی مال چیه؟
شرح بازی:
مربی بچه ها را دور خود جمع کرده (و یا اگر کلاس باشد روی صندلی ها می نشینند) چهار کلمه را که به نحوی مربوط به هم هستند، ذکر می کند. کودک بهد از شنیدن کلمات، بایستی رابطه ی بین آنها را بیابد و در دو عنوان که در هر کدام، دو کلمه مربوط به هم است، جواب دهد.
برای مثال:
مربی: دریا، اسب، ماهی، خشکی
کودک: ماهی مال دریا، اسب مال خشکی
مربی: صندلی، عینک، چشم، میز
کودک: صندلی مال میز، عینک مال چشم
مربی، به نوبت با همه ی آنها بازی می کند و اگر تعداد بازیکنان زیاد باشد، می تواند برای ایجاد رقابت سازنده و سالم، کودکی را که نتوانسته جواب صحیح بدهد، از دور بازی کنار بگذارد، تا بقیه دقت بیشتری از خود نشان دهند.
بازی ادامه می یابد تا اینکه یکی پس از دیگری در اثر اشتباه سوخته نفر آخر برنده ی بازی است.
گرگم به هوا
شرح بازی:
ابتدا بازیکنان در محل بازی جمع می شوند و یکی از آنها به قید قرعه با عنوان گرگ معرفی می شود. او تلاش می کند سایر بازیکنان را که در محوطه بازی پراکنده هستند تعقیب و از پشت با دست لمس کند. البته بچه ها موقعی از دست گرگ در امان هستند که:
۱- در جای بلندتری نسبت به گرگ بایستند (گرگم به هوا)
۲- و یا دو نفری، دست یکدیگر را گرفته باشند، یعنی هنگامی که یکی از آنها تحت تعقیب گرگ قرار گرفته و در گوشه ای از زمین به خطر افتاده، یکی از دوستانش می تواند با استقبال خطر به سویش برود و به او کمک کند (برادر کمکم کن).
پس چنانچه فردی توسط گرگ لمس و یا از خط محدوده خارج شد بنابر نظر مربی یا معلم ورزش یا برکنار می گردد و یا به جای گرگ انجام وظیفه می نماید و اگر دو بازیکن همواره در کنار هم باشند از سوی مربی اخطار می گیرند.
در ادامه بازی است که بر تعداد گرگها افزوده می شود و بازی تا آخرین نفر ادامه می یابد و فردی که بتواند از این مهلکه جان سالم بدر ببرد، برنده مسابقه است.
رنگارنگ
شرح بازی:
بچه های علاقمند در محوطه حاضر شده یکی را به عنوان گرگ انتخاب می کنند. با اعلام مربی یا معلم ورزش، بازی شروع می شود.
گرگ با صدای بلند: رنگارنگ!
سایر بازیکنان جواب می دهند: چه رنگی؟
بعد گرگ نام یکی از رنگها را ذکر می کند. مثلاً سبز و به دنبالش می دود، بچه ها موظفند رنگ سبز را در محیط بازی پیدا کرده و دست روی آن بگذارند (مانند: گلها، برگها، لباسهای کودکان، در و دیوار و پنجره و درب و غیره) و هر کدام که نتوانست این کار را انجام دهد، همچنان مورد تعقیب گرگ قرار می گیرد که اگر از پشت زده شود سوخته و گرگ می گردد و با همین روال بازی را از نو شروع می کند.
… رنگارنگ! چه رنگی؟، … آبی …
بدیهی است اگر گرگ نتواند یکی از بچه ها را بزند همچنان گرگ می ماند و بازی را از نو شروع می کند.
در این بازی بچه ها برای یاری می توانند جهت پیدا کردن رنگهای مورد نظر، دوستانشان را راهنمایی کنند.