بسم الله الرحمن الرحیم
متاسفانه یکی از آفتهایی که گریبان انسانهای طالب حقیقت را می گیرد نگاه تک بعدی و یک جانبه بعضی از افرادی است که دم از دین می زنند،ولی به درک عمیق و دقیق و درستی از دین دست نیافته اند به این معنا که شخص نه با دلیل و استدلال بلکه با پیش داوری در باره آنچه علاقه دارد و مورد پذیرش اوست به سراغ دین می رود و این مشکل کار را برای کسی که طالب حق و حقیقت است بسیار مشکل می کند. در این مقاله کوتاه بدنبال ریشه یابی مساله و ارائه راهکار مناسب برای حل این چالش مهم از طریق استناد به آیات و روایات هستم و امیدوارم که مورد استفاده شما عزیزان قرار گیرد و گامی کوچک در حل این مساله برداشته باشم.
مهمترین عوامل ایجاد این مشکل بر سر راه حق جویان عبارتند از:
1 - عدم تلاش توده مردم برای شناخت درست و دقیق دین و درک سطحی از مفاهیم و اصول دینی
2 - اقدامات شوم دشمنان حق و حقیقت در قالب بد جلوه دادن چهره زیبای اسلام ناب بوسیله گروه هایی همچون (القاعده ، طالبان ، داعش و بوکو حرام و... و یا اهانت کنندگان و فحش دهندگان به مقدسات دیگران چه شیعه و چه سنی از طریق سایتها و شبکه های اجتماعی و ماهواره ای) با پوشش عناوین زیبا ودهن پرکنی مانند دولت اسلامی یا خلافت الهی و ...
3 - تاکید فوق العاده بر انجام یک سری از اعمال خاص و ایجاد شور و هیجان کاذب بدون پشتوانه عمیق و دقیق اعتقادی و بدون تفکر و تدبر و حتی بدون رعایت تقوای الهی (مانند خوارج زمان امیرالمونین علیه السلام به بعد و کسانی که توجهی به واجباتی مانند حق الناس و تقوای الهی و جهاد در مقابل متجاوزین و دشمنان اهل بیت علیهم السلام و یاری امام زمانشان ندارند ولی در کثرت عزاداری و بعضا نماز و روزه سرآمدند یا مانند کسانی که انحرافاتی را در عزای سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام وارد می کنند و اگر کسی بطور مستند بر خلاف نظر آنها چیزی بگوید او را در هر مرتبه ای که باشد حتی اگر مرجع تقلید هم باشد متهم به بی دینی و ارتداد و...میکنند)
4 – ترویج بی بند و باری مذهبی (بی بندو باری با مهر تایید دین مثلا بد حجابی یا عدم تقید به نماز به بهانه ی اینکه خدا مهربان است و همه را براحتی می بخشد و نیاز به چنین سختگیریهایی نیست) که مبتنی بر سواری گرفتن از امواج احساسات است و گروه هدف آنها بیشتر جوانان پرشور و با احساسات و عواطف پاک اما کم اطلاع و تشنه معارف است مانند بعضی از منبریها و سخنرانانی که با بیان زیبا و گاها مستند خواسته یا ناخواسته همان هدف را دنبال می کنند.
باید بدانیم اینها در واقع عوامل ایجاد فتنه وشبهه اند (و به قول صبحی صالح در ابتدای خطبه 50 نهج البلاغه فتنه می تواند عالمی را خراب کند) که نجات از آن بسیار مشکل و نیاز به سه عامل مهم دارد که در صورت بکار گیری این عناصر مهم تشخیص حق از باطل کاملا ممکن خواهد بود.
1 - بصیرت ، تدبر ، تعقل و تفکر (راهنما و پیامبر درونی)
2 – پناه بردن و کمک گرفتن از چراغ هدایت و کشتی نجات که قطعا همان دو یادگار گرانقدر حضرت رسول اعظم (صلی الله علیه و آله) هستند یعنی قرآن حکیم و اهل بیت علیهم السلام که همان ادامه دهنده سنت حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) هستند.(راهنما و پیامبر بیرونی)
3 – انجام تکالیف الهی یعنی انجام واجب و ترک حرام و رعایت تقوا و دشمنی با هوای نفس و وسوسه شیطان (بخش عملی و اجرایی دین)
اگر در مورد اول و دوم کوتاهی شود قطعا در انجام مورد سوم دچار مشکل خواهیم شد و شبهه و فتنه راه خود را برای نفوذ در وجود ما بخوبی پیش خواهند برد.
اسلام را بهتر بشناسیم(بزرگترین پیامبر ، بزرگترین معجزه همراه با بهترین جانشینان):
دین اسلام دینی است که به همه نیازهای بشر توجه کرده و براساس خصوصیات روحی و جسمی او برای زندگی دنیا و آخرت او برنامه ریزی کرده است چون برنامه ریز کسی است که خودش انسان را آفریده و هم او به تمام زوایای آفریده خود آگاه است و این برنامه در سیر تکاملی خود در دین اسلام به اوج خود رسید و در دستورات نورانی قرآن به نهایت ظرافت و دقت دست یافت ، چنانچه امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود:
أَرْسَلَهُ عَلَى حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَمِ وَ انْتِقَاضٍ مِنَ الْمُبْرَمِ فَجَاءَهُمْ بِتَصْدِیقِ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ النُّورِ الْمُقْتَدَى بِهِ ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ یَنْطِقَ وَ لَکِنْ أُخْبِرُکُمْ عَنْهُ أَلَا إِنَّ فِیهِ عِلْمَ مَا یَأْتِی وَ الْحَدِیثَ عَنِ الْمَاضِی وَ دَوَاءَ دَائِکُمْ وَ نَظْمَ مَا بَیْنَکُم .(نهج البلاغه خطبه 158)
خداوند پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را هنگامى فرستاد که پیامبران حضور نداشتند ، و امّتها در خواب غفلت بودند ، و رشتههاى دوستى و انسانیّت از هم گسسته بود. پس پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم به میان خلق آمد در حالى که کتابهاى پیامبران پیشین را تصدیق کرد ، و با «نورى» هدایتگر انسانها شد که همه باید از آن اطاعت نمایند ، و آن، نور قرآن کریم است.از قرآن بخواهید تا سخن گوید، که هرگز سخن نمى گوید ، امّا من شما را از معارف آن خبر مى دهم ، بدانید که در قرآن علم آینده ، و سخن و خبر روزگاران گذشته وجود دارد ، شفا دهنده دردهاى شما و سامان دهنده امور فردى و اجتماعى (امروز) شما است.(پاسخ به همه نیازها)
تعادل بی نظیر:
بشیر و نذیر
خدای مهربان در قرآن عزیز فرموده این دین و پیامبرش هم مژده ندهنده هستند (مبشرا) وهم بیم دهنده (نذیرا):
سبأ : 28 «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ کَافَّةً لِلنَّاسِ بَشیراً وَ نَذیراً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ»
و ما تو را براى همه مردم جز مژده رسان و بیم دهنده نفرستادیم، ولى بیشتر مردم [به این واقعیت] نمی دانند.
والبته وجود هر دو (ترس و امید) نه تنها یک ضرورت است بلکه خواست فطری همه انسانهاست و نبودشان می تواند حجتی باشد بر ضعف یا عدم ایمان.
المائدة : 19 «یا أَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ عَلى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشیرٍ وَ لا نَذیرٍ فَقَدْ جاءَکُمْ بَشیرٌ وَ نَذیرٌ وَ اللَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ»
اى اهل کتاب! بىتردید رسول ما پس از روزگار فترت و خلأ پیامبران به سوى شما آمد [و آنچه را مورد نیاز دنیا و آخرت شماست] براى شما بیان مى کند که [روز قیامت در پیشگاه خدا] نگویید: براى ما هیچ مژده دهنده و بیم رسانى نیامد، یقیناً مژده دهنده و بیم رسان به سویتان آمد وخدا بر هر کارى تواناست.
فاطر : 24 «إِنَّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشیراً وَ نَذیراً وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فیها نَذیرٌ»
یقیناً ما تو را در حالى که مژده دهنده و هشدار دهندهاى به حق و راستى فرستادیم، و هیچ امتى نبوده مگر آنکه در میان آنان بیم دهندهاى گذاشته است.
دنیا و آخرت
در دین زیبای اسلام هر وقت حرف از دنیا است از آخرت هم سخن به میان می آید و بالعکس و این علامت برقراری تعادل منطقی و مورد نیاز بشر در دین است.
آلعمران : 22 «أُولئِکَ الَّذینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرینَ»
آنان کسانىاند که اعمالشان در دنیا و آخرت تباه و بىاثر شده، و براى آنان هیچ یاورى نخواهد بود.
یونس : 64 «لَهُمُ الْبُشْرى فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ لا تَبْدیلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیم»
آنان را در زندگى دنیا وآخرت مژده و بشارت است در کلمات خدا [که وعدهها و بشارتهاى اوست] هیچ دگرگونى نیست این است کامیابى بزرگ .
و البته ارزش آخرت قطعا بیشتر است و برای هر یک به اندازه ظرفیتش ارزش قائل شده است. اولویت به مهمتر که نشانه تعادل و تناسب در دین است.
النحل : 30 «وَ قیلَ لِلَّذینَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قالُوا خَیْراً لِلَّذینَ أَحْسَنُوا فی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقینَ»
و هنگامى که به پرهیزکاران گویند: پروردگارتان چه چیزى نازل کرد؟ گویند: خیر (قرآن) را. براى کسانى که نیکى کردند [پاداش] نیکویى در این دنیاست، وقطعا خانه و سرای آخرت بهتر است، و خانه پرهیزکاران چه نیکوست.
همینطور توصیه شده ایم که خیر و نیکیِ هر دو سرا را از خدا بخواهیم:
البقرة : 201 « رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»
پروردگارا! به ما در دنیا نیکى و در آخرت هم نیکى عطا کن، و ما را از عذاب آتش نگاه دار.
افلا تعقلون
بشارت در چه موردی و ترس از چه چیزی؟
بشارت به بهشت و بدست آوردن رضایت و خوشنودی الاهی که برتر از بهشت است که در نتیجه ی ایمان و عمل صالح بدست می آید و بیم دادن از جهنم و عذابی که در نتیجه ی کفر ، شرک ، نفاق ، گناهان و اعمال خلاف بوجود می آید.
یونس : 2 «أَ کانَ لِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ أَوْحَیْنا إِلى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قالَ الْکافِرُونَ إِنَّ هذا لَساحِرٌ مُبینٌ»
آیا براى مردم شگفت آور است که بر مردى از خودشان وحى فرستادیم که: در مرحله ی اول ابتدا همه ی مردم را [از عاقبت کفر، ناسپاسى، گناه و تجاوز] بیم ده، و سپس به کسانى که ایمان آورده اند مژده ده که آنان را نزد پروردگارشان سابقه اى نیک [و مقام، مرتبهاى بلند و پاداشى شایسته] است. کافران [لجوج و بى منطق] گفتند: همانا این مرد، جادوگرى آشکار است.
التوبة : 72 «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ»
خداوند به مردان و زنان باایمان، باغهایى از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و مسکن هاى پاکیزه اى در بهشت هاى جاودان (نصیب آنها ساخته) و (خشنودى و) رضاى خدا، (از همه اینها) برتر است و رستگاری و پیروزى بزرگ، همین است.
النحل : 2 «یُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاتَّقُونِ»
فرشتگان را به فرمان خود همراه با روح به هر کس از بندگانش که بخواهد [براى برگزیدنش به پیامبرى] نازل مىکند [و به آنان فرمان مىدهد] که مردم را هشدار دهید که معبودى جز من نیست بنابراین از من پروا کنید.(از اینکه خلاف دستورات من عمل کنید بترسید)
ُالبقره 223 : «وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنین» به مومنان بشارت بده.
النساء : 138 «بَشِّرِ الْمُنافِقینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلیما» به منافقین بشارت بده که برایشان عذاب دردناکی است.
چقدر دقیق و زیبا ، چقدر هماهنگ و همه بُعد نگر:
بیم و امید (خَوْفاً وَ طَمَعاً) دنیا و آخرت (الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ) ، مرگ و زندگی (مَوْتاً وَ لا حَیاةً) نفع و ضرر( ضَرًّا وَ لا نَفْعاً ) بهشت و جهنم ، جسم و روح ، آفاق و انفس (فِی الْآفاقِ وَ فی أَنْفُسِهِمْ) خشکی و دریا (الْبَرِّ وَ الْبَحْر) و ... این تعادل بی نظیر به هر صاحب فکر ، دقت و بصیرتی بخوبی می فهماند که سرار دین اسلام مملو از تعادل و تناسبی زیبا است که فطرت انسان نا خود آگاه مجذوب آن می شود آری باید دین را همانطور که هست شناخت نه آنطور که دوست داریم واحساسات می گوید. شاید آنچه ما دوست داریم به ضرر ما و آنچه ما از ناخوشایند مدانیم به نفع ما باشد و آیا غیر از این است که خدا بهتر به آنچه مورد نیاز ماست آگاه است :
البقرة : 216 « کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُم وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون»
به چه کسی اطمینان کنیم ؟
چه کسی دین را خوب شناخته و به مرحله ای رسیده که می تواند در جایگاه وعظ و خطابه و تبلیغ و تبیین دین تکیه بزند و دین را برای مردم تبیین کند ؟
ببینیم نظر امیر عالم امیرالمومنین علی (علیه السلام) چیست:
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِالْفَقِیهِ حَقِّ الْفَقِیهِ مَنْ لَمْ یُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَمْ یُؤْمِنْهُمْ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ لَمْ یُرَخِّصْ لَهُمْ فِی مَعَاصِی اللَّهِ وَ لَمْ یَتْرُکِ الْقُرْآنَ رَغْبَةً عَنْهُ إِلَى غَیْرِهِ .
امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: آیا از آنکه بحقیقت فقیه است به شما خبر ندهم؟ او کسى است که مردم را از رحمت خدا ناامید نکند و از عذاب خدا ایمن نسازد و بآنها رخصت گناه ندهد و قرآن را ترک نکند از روى علاقه و رغبت به چیز دیگر. أصول الکافی / ترجمه مصطفوى ؛ ج1 ؛ ص44
آری عزیزان کسی دین شناس واقعی و مورد اعتماد است که دین را با همه ابعاد زیبا و با آن تعادل مثال زدنی اش درک کرده و آن را همچون انبیا و اولیای الهی با نهایت امانت داری به مردم برساند. یعنی هم بشیر باشد هم نذیر هم بترساند و هم مژده دهد.
ملاک ،خواستِ من یا حتی خواستِ عمومی مردم نیست ملاک و معیار رضایت و عدم رضایت خداست ، که در وجود نورانی قرآن و اهل بیت علیهم السلام متجلی شده.
گاهی ممکن است کسی با بیان زیبا و تاثیر گذار و در قالب کلمات درست و موثق زیرکانه و از روی غرض و مرضی یا از روی جهل و ناآگاهی مطالب باطل و خلاف را القاء کند و این یکی از بزرگترین خطرات بر سر راه جستجوگران راه حق و حقیقت است چون در این صورت تشخیص حق از باطل بسیار سخت می شود حق و باطل طوری با هم در می آمیزند که تشخیص آن دو از هم بسیار مشکل است و کار هر کسی نیست و این همان شبهه است که همه را دچار تردید و دودلی خواهد نمود و به فتنه ختم خواهد شد.
امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند :
إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ یُخَالَفُ فِیهَا کِتَابُ اللَّهِ وَ یَتَوَلَّى عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَیْرِ دِینِ اللَّهِ فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِینَ وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ وَ لَکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلِی الشَّیْطَانُ عَلَى أَوْلِیَائِهِ وَ یَنْجُو الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى.نهج البلاغه / خطبه 50
همانا آغاز پدید آمدن فتنهها،پیروی و تبعیت از هوای نفس ، و بدعت گذارى در احکام آسمانى است، که با آن بدعتها با کتاب خدا (قرآن) مخالفت می شود و گروهى گروهى را دیگر بر اساس غیر دین خدا یارى و پیروى مىنمایند. پس اگر باطل با حق مخلوط نمىشد، بر جستجوگران حق پوشیده نمىماند، و اگر حق از باطل جدا و خالص مىگشت زبان دشمنان یاوه گو در باره حق قطع مىگردید.امّا قسمتى از حقّ و قسمتى از باطل را مىگیرند و بهم مىآمیزند ، آنجاست که شیطان بر دوستان خود چیره مىگردد و تنها آنان که (بخاطر اعمال نیکشان) مشمول لطف و رحمت پروردگارند نجات خواهند یافت.
و از همان حضرت در جای دیگر نقل شده که فرمودند :
وَ إِنَّمَا سُمِّیَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ فَأَمَّا أَوْلِیَاءُ اللَّهِ فَضِیَاؤُهُمْ فِیهَا الْیَقِینُ وَ دَلِیلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى وَ أَمَّا أَعْدَاءُ اللَّهِ فَدُعَاؤُهُمْ فِیهَا الضَّلَالُ وَ دَلِیلُهُمُ الْعَمَى فَمَا یَنْجُو مِنَ الْمَوْتِ مَنْ خَافَهُ وَ لَا یُعْطَى الْبَقَاءَ مَنْ أَحَبَّهُ.نهج البلاغه/خطبه 38
شبهه را به این خاطر شبهه مى گویند که شبیه حق است.اما چراغ اولیاء خدا در امور شبهه ناک ،یقین و راهنمایشان راه هدایت است (قرآن و عترت) ولى دشمنان خدا در مسیر شبهه به ضلالت دعوت می کنند،و راهنمای آنها جهل و عدم بصیرت است پس (باید بدانند) نه ترس از مرگ علت نجات است، و نه عشق به بقا عامل جاودانگى است.
بوضوح می بینیم که راهکار فتنه انگیزان و شبهه پراکنان استفاده ی ابزاری از حق و حقیقت است و این بدترین و خطر ناک ترین نوع مبارزه با دین است (ضربه از درون با استفاده از کم اطلاعی مردم).
برای روشن تر شدن این موضوع تعریف شبهه و راه ورود فتنه به عرصه عمومی را با بیانی دیگراز زبان گویای حق و حقیقت امیر بیان امیرالمومنین علی (علیه السلام) بیان می کنیم.
یَا عِبَادَ اللَّهِ إِنِ اتَّقَیْتُمُ اللَّهَ وَ حَفِظْتُمْ نَبِیَّکُمْ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ فَقَدْ عَبَدْتُمُوهُ- بِأَفْضَلِ مَا عُبِدَ وَ ذَکَرْتُمُوهُ بِأَفْضَلِ مَا ذُکِرَ وَ شَکَرْتُمُوهُ بِأَفْضَلِ مَا شُکِرَ وَ أَخَذْتُمْ بِأَفْضَلِ الصَّبْرِ وَ الشُّکْرِ وَ اجْتَهَدْتُمْ بِأَفْضَلِ الِاجْتِهَادِ وَ إِنْ کَانَ غَیْرُکُمْ أَطْوَلَ مِنْکُمْ صَلَاةً وَ أَکْثَرَ مِنْکُمْ صِیَاماً فَأَنْتُمْ أَتْقَى لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُمْ وَ أَنْصَحُ لِأُولِی الْأَمْرِ- احْذَرُوا یَا عِبَادَ اللَّهِ الْمَوْتَ وَ سَکْرَتَهُ وَ أَعِدُّوا لَهُ عُدَّتَهُ فَإِنَّهُ یَفْجَؤُکُمْ بِأَمْرٍ عَظِیمٍ بِخَیْرٍ لَا یَکُونُ مَعَهُ شَرٌّ أَبَداً أَوْ بِشَرٍّ لَا یَکُونُ مَعَهُ خَیْرٌ أَبَداً- فَمَنْ أَقْرَبُ إِلَى الْجَنَّةِ مِنْ عَامِلِهَا وَ مَنْ أَقْرَبُ مِنَ النَّارِ مِنْ عَامِلِهَا
فَأَکْثِرُوا ذِکْرَ الْمَوْتِ عِنْدَ مَا تُنَازِعُکُمْ أَنْفُسُکُمْ إِلَیْهِ مِنَ الشَّهَوَاتِ- فَکَفَى بِالْمَوْتِ وَاعِظاً وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص کَثِیراً مَا یُوصِی أَصْحَابَهُ بِذِکْرِ الْمَوْتِ فَیَقُولُ أَکْثِرُوا ذِکْرَ الْمَوْتِ فَإِنَّهُ هَادِمُ اللَّذَّاتِ حَائِلٌ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الشَّهَوَاتِ- یَا عِبَادَ اللَّهِ مَا بَعْدَ الْمَوْتِ لِمَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ أَشَدُّ مِنَ الْمَوْتِ الْقَبْرَ فَاحْذَرُوا ضِیقَهُ وَ ضَنْکَهُ وَ ظُلْمَتَهُ وَ غُرْبَتَه. تحف العقول/178
بندگان خدا! اگر تقوی و پرواى الهى پیش گیرید، و حقّ پیامبرتان را در باره خاندان حضرتش (اهل بیت) محفوظ دارید، هر آینه خدا را به بهترین وجه پرستش نموده اید، و به بهترین صورت یاد کرده، و به نیکوترین روش سپاس گفته، و به بالاترین درجات صبر و شکر دست یابید، و به برترین درجه جهد ، سعى و کوشش نموده اید، هر چند که دیگران نمازشان از شما طولانى تر، و روزه داریشان از شما بیشتر باشد، زیرا که شما از آنان پرهیزکارتر، و نسبت به اولى الامر و امامان خود خیر خواه ترید.
اى بندگان خدا! از مرگ و بیهوشى و رنجهاى جان کندن بهراسید، و ساز و برگ آن را فراهم کنید که مرگ بطور ناگهانى با یکى از دو چیز بزرگ بسراغ شما خواهد آمد: یا با خیرى که ابدا شرّى با آن نیست، یا با شرّى که ابدا خیرى بهمراه ندارد. پس چه کسى به بهشت نزدیکتر است از آن کس که براى آن کار مى کند؟ و چه کسى به دوزخ نزدیکتر است از کسى که براى آن عمل مى نماید؟ بسیار یاد مرگ کنید، و همین مرگ براى پند و موعظه کافى است و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فراوان یاران خود را به یادآورى مرگ سفارش مى نمود و مى فرمود:
بسیار یاد مرگ کنید که مرگ شکننده لذّتها (ی حرام) و فاصلهاى میان شما و شهوتها (هوای نفس) است.
بندگان خدا! آن کس که آمرزیده نشده پس از مردن چیزى دشوارتر از آن در پیش دارد و آن قبر است، پس از تنگى و فشار و تاریکى و تنهائى آن بترسید ...
دین شناس :
کسی دین را بخوبی شناخته که بندگان خدا را در خوف و رجاء و بیم و امید نگهدارد همانطور که خدا در قرآن دستور فرموده و امام معصوم علیه السلام همانطور که در بالا بیان شد به همین صورت فقیه را تعریف نموده.الا اخبرکم بالفقیه...
الفرقان : 56 «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ مُبَشِّراً وَ نَذیراً»
تو را جز مژده رسان و بیم دهنده نفرستادیم.
الأعراف : 56 «وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً»
و خدا را از روى بیم و امید بخوانید.
همانطور که بخوبی روشن است دین اسلام کاملا مستدل است و دین منطق و برهان است .«قل هاتوا برهانکم»
اگر کسی سعادت و راحتی آخرت را می طلبد باید به دستورات خالق خود در این دنیا گوش داده و برای انجام آنها نهایت تلاش را داشته باشد .
تقوی:
مردى بحضرت رضا (علیه السلام) عرض کرد بخدا قسم که در روى زمین از جهت پدر احدى شریفتر از تو نیست آن بزرگوار فرمود تقوى پدران مرا مشرف ساخت و اطاعت خدا ایشان را بهره مند گردانید، مرد دیگرى به آن بزرگوار عرض کرد بخدا قسم که بهترین مردمانى آن حضرت فرمود اى مرد قسم یاد مکن ، بهتر از من کسى است که در نزد خدا تقواى او زیادتر از من باشد و اطاعت خدا را بیش از من رعایت کند بخدا قسم که این آیه شریفه نسخ نشده است وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ.حجرات / 13
ابن بابویه، محمد بن على، عیون أخبار الرضا علیه السلام / ترجمه آقا نجفى، 2جلد، انتشارات علمیه اسلامیه - تهران، چاپ: اول، بى تا.
وسائل الشیعة ؛ ج6 ؛ ص490
یا در جای دیگر میفرماید:
است همانا میان خدا و احدى نسبت و خویشاوندی نیست و احدى بولایت و دوستى خدا نرسد مگر با اطاعت و (بندگی) و رسول خدا بفرزندان عبد المطلب فرمود با اعمالتان نزد من بیایید نه با حسب و نسبتان و حق تعالى فرمود «فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَ لا یَتَساءَلُونَ* فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ* وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خالِدُون» مومنون / 101-102-103 (پس هنگامى که در صور دمیده مى شود، پس در آن روز نه میانشان خویشاوندى و نسبى وجود خواهد داشت و نه از اوضاع و احوال یکدیگر مى پرسند*پس کسانى که وزن (ارزش) اعمال آنان سنگین است ، همانانند که رستگارند*و کسانى که وزن (ارزش) اعمال آنان سبک است، همانانند که سرمایه وجودشان را از دست داده و در دوزخ جاودانه اند.)
روش امام رضا علیه السلام هم همان روش خدای متعال در قرآن است (وادعوه خوفا و طمعا)
در واقع کسی درست می گوید و قابل اعتماد است که بر اساس موازین عقلی و شرعی سخن گوید نه بر اساس آنچه خودش یا مردم می پسندند.
حرف آخر:
در پایان باید گفت درست است که با کریمان کارها دشوار نیست ولی به شرط اینکه واقعا برویم به طرف کریم و توبه حقیقی و عزم راسخ داشته باشیم . چگونه نگران هیچ یک از اعمال خود نباشیم در حالی که حضرت ابراهیم علیه السلام آن کوه توحید و تقوی در دعایش از خدا می خواهد که : «وَ لا تُخْزِنی یَوْمَ یُبْعَثُونَ» و روزى که [مردگان] برانگیخته مى شوند، رسوایم مکن. الشعراء : 87
و کسانی که دائم الذکرند و همیشه به یاد خدا و برای خدا عمل می کنند دعا می کنند که:«وَ لا تُخْزِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ» و روز قیامت، ما را رسوا و خوار مکن . آل عمران : 194
نابرده رنج گنج میسر نمی شود *** مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
التماس دعا
التماس دعا - صلوات