مختصر و مفید

بچه های هیات حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) - کانون فرهنگی هنری طلوع - مسجد سیدالشهداء (ع) کاشمر

مختصر و مفید

بچه های هیات حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) - کانون فرهنگی هنری طلوع - مسجد سیدالشهداء (ع) کاشمر

۸۰ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


نمیگوییم خرید جنس خارجی حرام است، امّا عرض میکنیم خرید جنس داخلی یک ضرورت برای مقاوم‌سازی اقتصاد است و بر روی همه چیز این کشور تأثیر میگذارد. باید به این توجّه کرد؛ این نقش همه‌ی مردم است.


در دهه هفتاد میلادی ، کودکان کره ای روی تابلوی مدارس شان نام کسانی که جنس خارجی می خریدند را می نوشتند و جلویش حک می کردند ؛ خائن به میهن!

  • ۰
  • ۰
  • ۰
  • ۰


مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی در دوران حیات خویش، ریاست علمی و مدیریت مدرسه علمیه حاج ملا محمد جعفر را بر عهده داشت که اکنون به نام حوزه علمیه آیت‌الله مجتهدی معروف است. کلام شیوا و لهجه دلنشین این استاد اخلاق همچنان در اذهان مردم تهران باقی مانده است. 

 
در این بخش به مناسبت این ایام فرخنده که با شادی و شادکامی همراه است، داستان‌هایی را با استناد به کتاب «آداب‌الطلاب» از آیت‌الله مجتهدی تهرانی نقل می‌کنیم: 
 
*ریش‌تراشی 
 
جوانی همیشه ریشش را با تیغ می‌تراشید.

  • ۰
  • ۰

آن مرحوم می فرمایند:پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این‌جا‌ را مرتب کنید تا من برگردم.
خودش هم رفت پشت پرده. از آن‌جا نگاه می‌کرد می‌دید کی چه کار می‌کند، می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند …
یکی از بچه‌ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید.
یکی از بچه‌ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این‌جا را مرتب کند.
یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد، مرتب کنیم.
اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب می‌کرد همه‌جا را. می‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد. هی نگاه می‌کرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست که آقاش همین ‌جاست. توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یک دقیقه دیر‌تر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم
آن بچه‌ شرور همه جا را هی می‌ریخت به هم، هی می‌دید این خوشحال است، ناراحت نمی‌شود. وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمد.

ما که خنگ بودیم، گریه و زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد.

زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش.
شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش.
نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن.
خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید.

  • ۰
  • ۰

  • ۱
  • ۰

  • ۱
  • ۰

  • ۱
  • ۰

رهبر انقلاب در دیدار معلمان سراسر کشور

همین چند روز گذشته دو مسئول رسمی آمریکا تهدید کردند که حمله‌ی نظامی می‌کنیم؛ اولاً که غلط می‌کنید. ثانیاً من در زمان رئیس‌جمهور قبلی آمریکا که تهدید می‌کرد هم گفتم که دوران بزن و دررو تمام شده/ ملت ایران کسی را که تعرضی بکند رها نمی‌کند.

 

 
                        دانلود فایل صوتی 
  • ۱
  • ۰
  • در جلسه فرماندهان موضوع حقوق فرمانده را مطرح کردم، باور نکردند...

اولین فرمانده سپاه بود که ساخت سلاح و مهمات در کشور را پیشنهاد داد. یک نمونه توپ «۱۲۲ م م» را برای نمونه برداری و ساخت به کارخانه ماشین سازی اراک فرستاد. مسئول ماشین سازی گفته بود: نمی‌توانیم خیلی کار می‌برد.
گفته بود مهم نیست چقدر کار ببرد، باید خودمان بتوانیم بسازیم، حتماً باید منتظر غنایم دشمن باشیم؟ با سرسختی فرمانده آن توپ ساخته شد.
تازه کار ساخت آن توپ تمام شده بود که بلافاصله یک کاتیوشای ۱۲۲ را برای مسئول کارخانه فرستاد.
 

3590_sunnah.jpg

چند بار از او خواستم حقوقش را بیشتر کنم.

  • ۱
  • ۰